عشق ممنوع در GEM TV

عشق ممنوع از سال ۲۰۱۰ تمامی کانال های فارسی زبان در خواست خرید آن را کردند ولی هیچ کدام موفق به خرید این سریال که یکی از گرانترین سریال های دنیا محسوب میشود را نداشتند . فارسی ۱ ،pmc ، و … بارها برای خرید این محصول بزرگ تلاش کردند تا بالاخره کانال Gem tv چند ماه پیش موفق به خرید این سریال زیبا شد .

این سریال حتی در یکی از کانال های امریکا هم با زیرنویس انگلیسی پخش شد . و این برای محصولات ترکیه یک رکورد بزرگ بود .در کانادا هم یک کانال اینترنتی توانست سریال را با زیرنویس پخش کند و حتی امریکای لاتین هم امسال شروع به پخش این سریال زیبا کرد .گزاشی هم درباره این سریال با فکر و عقیده بازیگران لاتین در مورد سریال و کارکترهای آن پخش شد و کارکتر بیهتر بیشتری کارکتری بود که بازیگران علاقع زیادی به بازی آن داشتند .

بازیگر نقش اول سریال برن سات در نقش بیهتر بیش از ۲۰ جایزه برای پرفورمانس خود در بازی نقش بیهتر دریافت کرد و در آخر او بهترین بازیگر سال و سریال بهترین سریال سال شناخته شد . این سریال باعث شهرت ترکیه و سریال های دیگر در دنیا شد و در حدی که چندی پیش روزنامه لندن تایمز درباره سریال های ترکیه و موفقیت های آنها نوشت .

همینطور بازیگران نقش اول سریال پرطرفدار ترین بازیگران سال شدند و در رمانیا و کشور های عرب بازیگران مورد الگو قرار گرفته شده انتخاب شدند .

کشور رمانیا ،یونان از اولین کشورهایی هستند که این سریال را در حالی که در حال پخش بود خریداری کردند و هزینه بزرگی پرداخت کرند .

قسمت فینال سریال در کشور های یونان و ترکیه بین ساعت های پخش مغازه ها تعطیل شدند .

این سریال با تمامی سریال هایی که تا حال دیده ایم فرق دارد .این سریال نوشته ی هالید زیا نویسنده بزرگ و بین المللی ترکیه است و از روی واقعیتی که از نزدیک دیده نوشته است .احساسات ،گفته ها ،کارکترها همه واقعی هستند و دور از خیالات و .. سریال های لاتین است در حدی که کل کشورهای لاتین تحت تاثیر آن قرار گرفته اند .

موضوع سریال :

بیهتر دختری بسیار پولدار و بسیار زیبایی است که با مادر و خواهرش پیکر زندگی میکند . مادرش “فیردوز” باعث مرگ پدرش میشود و در حالی که به پدرش خیانت میکرده باعث سکته قلبی و مرگ پدرش میشود .این باعث میشود بیهتر رابطه ای بسیار بد با مادرش پیدا کند و بیهتر در طی این سال ها منتظر زمانی برای انتقام از مادرش میماند .مادرش که همه چیز را ثروت میبیند با نامزد پیکر برای ازدواج دخترش قرار دادی میبندد که او پول زیادی برای این ازدواج پرداخت کند .بیهتر که شاهد تمام این قضایا بوده از مادرش نفرت بیشتری پیدا میکند .آدنان مردی بسیار ثروتمند و صاحب شرکت های بزرگی بوده ولی سال ها قبل همسرش را در بستر بیماری از دست داده و دختری به نام نیهال که از لحاظ روحی نمیتواند نبود مادرش را قبول کند و بسیار به پدرش وابسته است و پسری به نام بولنت دارد . فیردوز که برای نتجات خانه و شرکتش از تخلیه و ورشکستگی علاقه مند به ازدواج با آدنان بوده هر روز به دیدار آدنان میرفته اما آدنان عاشق دختر ۲۳ ساله کوچکتر فیردوز بیهتر شده بوده .او دختری اصیل و زیبا بوده و آدنان از زمان تشییع پدر بیهتر عاشق او میشود .

فیردوز که هنوز هم منتظر تکلیف ازدواج آدنان بوده .روزی آدنان برای در خواست ازدواج با بیهتر به خانه فیردوز میرود و از او میخواهد با دخترش ازدواج کند .فیردوز که منتظر تکلیف ازدواج با او بوده شک بزرگی بهش دست میدهد و داستان با ورود بیهتر به خانه آدنان زیاگیل شروع میشود .

بهلول پسر عموی نیهال ،پسری بسیار خوش تیپ و پولدار و عاشق خرج کردن و خرید و ریحته پاش بوده . بهلول با مرگ پدر و مادرش در یک تصادف به خانه آدنان آورده میشود و آدنان بهلول را مانند پسرش بزرگ میکند .او را به بهترین دانشگاه ها میفرستد و تمامی خرج های بهلول را پرداخت میکند .او مانند پسرش با او رفتار می کند و بهلول از این همه ثروت با رفت و آمد به امریکا ،دادن مهمانی های بزرگ و … استفاده می کند .و با آمدن بیهتر زیبا همه چیز تغییر میکند

مهند وسمر رابطه عاشقانه ای را اغاز میکنند .و در قسمت های پایانی مهند برای لاپوشانی این رابطه به نهال (دختر عدنان) ابراز علاقه میکند. عدنان که از تمایل دخترش برای ازدواج با مهند آگاه است، موافقتش را اعلام میکند و تاریخ عروسی مشخص میشود. اما در قسمت پایانی راننده شخصی عدنان که شاهد رابطه پنهانی سمر و مهند بوده، همه چیز را برای عدنان بازگو میکند. با خبر دار شدن عدنان، سمر که از مشکلات روحی شدیدی رنج میبرد خودکشی میکند.
مهند بر سر قبر سمر حاضر میشود و میگویید که واقعا عاشق سمر بوده و برای همیشه به دور دستها میرود در حالی که از همه کارهای خود پشیمان است و عدنان و فرزندانش زندگی جدیدی را اغاز میکند. راستی علت خودکشی سمر هم اینه که محند عاشق نهال میشه سمر از محند میخواد که با هم فرار کنن اما محند قبول نمیکنهچون میشه گفت به اشتباهش پی برد که نباید به عدنان و نهال خیانت می کرد در ضمن تو دوبله فارسی اسم ها رو عوض کردن مثلا سمر (بیهتر)بوده یا محند (بهلول)یا فیروزه خانوم(فردوس)یا بیسان(پیکر) بشیر هم به علت مریضی میمیره بعد بیسان و نهاد هم زن وشوهر واقعی هستند